کارگزاران ونخبگان سیاسی بعد از انقلاب :چه کسانی جمهوری اسلامی را اداره کرده اند ؟

کتاب کارگزاران و نخبگان سیاسی بعد از انقلاب نوشتۀ یحیی فوزی و ملیحه رمضانی و علی زارعی است. این کتاب را انتشارات دانش بنیان مهر منتشر کرده است.

درباره کتاب کارگزاران و نخبگان سیاسی بعد از انقلاب

کتاب کارگزاران و نخبگان سیاسی بعد از انقلاب مجموعه‌ای از پژوهش‌های انجام‌شده است که تلاش کرده تا به بررسی ویژگی‌های هیئت وزیران و رؤسای دولت‌های جمهوری اسلامی ایران و همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی و روند تحول آن‌ها بپردازد تا بر اساس آن بتوانیم تحلیل درستی از دلائل ضعف‌ها و قوت‌های دولت و کارآمدی آن در پیشبرد امور و منافع ملی داشته باشیم. براین‌اساس این پژوهش به‌دنبال پاسخ به این سؤالات است که روند تحول نخبگان و کارگزاران سیاسی در عرصهٔ دولت چگونه بوده است؟ نخبگان حاکم در ایران در هر دوره از چه منزلت اجتماعی (مانند سواد تخصص و طبقۀ اجتماعی) برخوردار بودند؟ و آن‌ها را مرتبط با چه طبقۀ اجتماعی اقتصادی و فرهنگی باید دانست؟ و در دوره‌های مختلف این پایگاه اجتماعی کارگزاران دچار چه تحولی شده است؟

گفتار اول کتاب، روند گردش نخبگان و کارگزاران سیاسی در هر یک از کابینه‌های بعد از انقلاب را بررسی کرده است و گفتار دوم با رویکردی مقایسه‌ای روندهای حاکم بر این تحولات کارگزاری را تحلیل کرده.

خواندن کتاب کارگزاران و نخبگان سیاسی بعد از انقلاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های سیاسی می‌توانند این کتاب را مطالعه کنند.

بخشی از کتاب کارگزاران و نخبگان سیاسی بعد از انقلاب

«طی چهار دهه بعد از انقلاب در مجموع ۲۶۲ وزیر به‌عنوان کارگزاران سیاسی در رأس وزارتخانه‌ها به اداره امور و اتخاذ تصمیمات راهبردی پرداخته‌اند که در ادامه در دو گفتار ابتدا به معرفی و در ادامه به تحلیل ویژگی‌های آنها می‌پردازیم:

گفتار اول- ویژگی‌های کابینه‌های بعد از انقلاب:

اولین کابینه بعد از انقلاب را می‌توان شورای انقلاب دانست که مدیریت تقنینی و اجرائی را از سوی امام در آستانه و آغاز پیروزی انقلاب به عهده داشت. به‌منظور تشکیل شورای انقلاب امام خمینی یک گروه پنج‌نفره از روحانیون مورد اعتماد خود با محوریت آیت‌الله مطهری را موظف نمود تا افراد واجد صلاحیت را برای عضویت در شورای انقلاب شناسایی کنند. این هستۀ پنج‌نفره اولیه، شهید مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، دکتر باهنر و دکتر بهشتی بودند که بعدها با عضویت افراد دیگری هم‌چون مهدوی کنی، آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله خامنه‌ای، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، احمد صدر، حاج سید جوادی، مهندس کتیرایی، سرلشکر قرنی، سرتیپ مسعودی و عباس شیبانی تکمیل گردید. تا پایان کار این شورا ترکیب آن مرتباً عوض می‌شد افراد دیگری نیز در مقاطع خاص به شورا وارد شده و در مقاطع دیگر از آن خارج می‌شدند؛ کسانی همچون مهندس موسوی، بنی‌صدر، قطب‌زاده، ابراهیم یزدی، حبیب‌الله پیمان، داریوش فروهر میناچی، صباقیان، معین‌فر و صدر.

با نظری کلی به ترکیب اعضای شورای انقلاب مشخص می‌شود که امام به جهت تعادل در قدرت و اقناع کلیۀ جریانات سیاسی مفید انقلاب، ترجیح می‌داد که اعضای این شورا تلفیقی از دو گرایش روحانیون مذهبی نزدیک به خویش و ملی مذهبی‌های میانه‌رو باشد که نتیجۀ آن وجود دو نگرش سیاسی متفاوت در درون شورا بود. به همین دلیل شورا در مدت فعالیت یاد شده با معضل شکاف در تصمیم‌گیری مواجه بود. این شکاف مخصوصاً بعد از شهادت آیت‌الله مطهری در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ به دست گروه فرقان و همچنین رحلت آیت‌الله طالقانی در ۱۹ شهریور همان سال ملموس‌تر شد. آیت‌الله مطهری رئیس شورا بود و بعد از وی آیت‌الله طالقانی این امر را برعهده گرفت. بعد از وی نیز دکتر بهشتی این سمت را عهده‌دارشد.

دومین نهاد سیاسی کشور دولت موقت بود. بیشتر کابینۀ بازرگان را نیروهای سیاسی سالخورده و میانه‌رو تشکیل می‌دادند. همچنین از نظر سابقۀ اجرایی اعضای دولت موقت را می‌توان به دو گروه متمایز تقسیم نمود: گروهی که دارای تجربۀ اجرایی و مدیریتی اندکی در ادارۀ امور کشور بودند و گروهی که بیشتر فعالیت فکری و سیاسی و علمی داشته که بعضاً در خارج از کشور بوده و از کارهای اجرایی حکومتی به‌دور بودند.»

 برای دانلود کتاب از طاقچه کلیک کنید

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *