کتاب چالش ها و راهبردهای تحقق عدالت اجتماعی بر اساس روش تحلیل لایه ای علت ها که توسط دکتر آیت الله فیروزی تالیف شده ، به تازگی از سوی این انتشارات منتشر شده است مولف درمقدمه کتاب در معرفی اثر خود می نویسد :
انقلاب اسلامی تجربه چهار دهه شعار عدالت را سپری کرده است و اکنونکه با رویکرد به آینده و سند چشمانداز، در پنجمین دهه انقلاب، مصمم است گام دیگری طی نماید، نیاز به ترسیم نقشه راه و تعیین استراتژی منطبق بر تحولات موجود و درنهایت الگوسازی است. مسئله امروز جامعه، تعیین الگوی پیشرفت همراه با عدالت اجتماعی است که اولاً قادر به حل چالشهای نظری در این عرصه باشد و همچنین بتواند با ارائه مدل مطلوب، مبتنی بر مقتضیات اسلامی – ایرانی قادر به تحقق عدالت اجتماعی شود. لذا در این نوشتار ضمن تأکید بر ضرورت توجه جدی به تحقق عدالت اجتماعی بهعنوان عامل مهم در حل مسائل کشور و اذعان به اینکه رویکردهای متفاوت به مقوله عدالت و توسعه باعث پیدایش چالشهای متعددی در جامعه گردیده است، تلاش خواهد شد با توجه به مؤلفههای مؤثر بر تحقق عدالت اجتماعی در محتوای اسلامی و در ظرف ایرانی بررسی شود.
عدالتخواهی از اهداف بلند انقلاب اسلامی است تا جایی که به تعبیر رهبران جمهور اسلامی تأمین عدالت موضوع اساسی انقلاب اسلامی بوده است. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را میتوان مانیفست انقلاب اسلامی در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی دانست که نقشه راه انقلاب اسلامی بهحساب میآید و تمسک به آن میتواند چراغ راه آینده کشور باشد. مخاطبان اصلی این بیانیه همانطور که با صراحت در آن اشارهشده جوانان ایرانزمیناند که آینده روشن نظام اسلامی به دست آنان محقق گردیده و تداوم راه طی شده بهسوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی توسط ایشان دنبال خواهد شد. در میان توصیههای هفتگانه کلیدی رهبری به جوانان در بیانیه گام دوم، چهارمین محور اختصاص به «عدالت و مبارزه با فساد» دارد. مبتنی بر این بند: «این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه حکومتها عارض شود، زلزله ویرانگر و ضربه زننده به مشروعیت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیتی فراتر از مشروعیتهای مرسوم و مبناییتر از مقبولیت اجتماعی است، بسیار جدیتر و بنیانیتر از دیگر نظامها است. ازنظر رهبر انقلاب، عدالت اجتماعی بر ارکانی استوار است که معماران و طراحان نظام اجتماعی و مدیران و سیاستگذاران در پیریزی بنیانها و سازمانهای اجتماعی باید همواره آنها را مدنظر قرار دهند. عدالت اجتماعی به معنای برابری مناسبات اقتصادی و اجتماعی در رهنمودهای سالهای اخیر ایشان مورد تأکید قرارگرفته است.
چندین بار در سالهای اخیر مقام معظم رهبری در دیدارهای مختلف از ضرورت حرکت پویا در خصوص عدالت اجتماعی سخن به میان آوردهاند. حتی صریحاً اعلام کردند که نمره مطلوبی در باب عدالت به دست نیاوردهایم. این واقعیت ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف، بهمثابه اولویت، وادار سازد. میتوان راهبرد نوشتار حاضر را در این راه دانست. پژوهش حاضر ازآنجا اهمیت دارد که از روش لایهای علتها استفاده کرده است. روش تحلیل لایهلایهای علتها به فراسوی چارچوبهای متعارف تعریف موضوع و مسئله میرود. مثلاً در تحلیلهای رایج دانشگاهی بیشتر در سطح علی و تجربی باقی میمانند و گاهی اوقات هم نیمنگاهی به سطح گفتمان میکنند اما بهندرت کسی وارد سطح استعاری میشود؛ اما درروش تحلیل لایهلایهای علتها هیچیک از سطوح امتیاز خاصی به دیگری ندارد. درواقع بهواسطه حرکت بالا به پائین و پائین به بالا در بین این سطوح چهارگانه تحلیل و سنتز، گفتمانها، شیوههای دانستن و جهانبینیها یکپارچهشده و بنابراین بر غنا و پرمایگی تحلیل افزوده میشود.
نتایج چنین تحلیلی غالباً آنقدر متفاوت هستند که میتوان هر یک از آنها را در قالب یک سناریوی بدیل ارائه داد. هر سناریو درواقع معرف یک شیوه متفاوت دانستن آینده است. این پژوهش در پنج فصل ارائه میشود. ابتدا تعاریفی از مفهوم عدالت در نزد اندیشمندان غربی و اسلامی از گذشته تا دوران معاصر ارائه میگردد و سپس آراء و بنیانهای اندیشهای چهار تن از متفکران بزرگ معاصر، یعنی امام خمینی، شهید صدر، شهید مطهری و شهید بهشتی در باب عدالت اجتماعی تبیین میشود و سپس با بهرهگیری از الگوی تحلیل لایهای علتها و با روش ترکیبی به بررسی علل این چالشها در چهار سطح تحلیل لیتانی، علّی و تجربی، گفتمانی و اسطورهای و نیز ارائه راهبردهای پیشنهادی برای مقابله با آنها در هر لایه پرداخته است. در یافتههای پژوهش در فصل چهارم ۵۰ اثر در باب عدالت اجتماعی دیدهشده و بیش از بیست اثر و مصاحبه نیمه ساختمند تحلیل مضمون شده است. درنهایت با توجه به شناسایی علل مذکور در هر لایه، راهبردهای در سطح گفتمان، ساختار و کارگزار مطرحشده است.»